توپ بسکتبال توپ بزرگ کروی است که در بازی بسکتبال مورد استفاده قرار میگیرد. اندازه استاندارد یک توپ بسکتبال در انبیای ۲۹،۵ تا ۲۹،۸۷۵ اینچ و (۷۵ به ۷۵،۸۸ سانتیمتر) میباشد. جنس این توپ از چرم، لاستیک و کامپوزیت ساخته شده است در سال ۱۹۴۲ توپ بادوام و جهت اسانگیری در دست اختراع شد. از. سال ۱۹۶۷ تا سال ۱۹۷۶، مشخصه رنگ قرمز و ابی و سفید درس انبیای استفاده میشد.
اندازهی رسمی توپ بسکتبال همانند بازی کنان، توسط مقاماتِ لیگ تعیین میشود. ادامهی این مقاله را ببینید تا بیشتر در مورد این موضوع بدانید.
اندازهی رسمی توپ بسکتبال
این مهم است که بازیای را که میخواهید به طور کامل دنبال کنید، بشناسید. آن چه تا کنون شگفت انگیز بوده و ممکن است بعضی از شما بسیار دوست داشته باشید این است که اندازهی توپ بسکتبال چقدر است؟ لازم است این واقعیت را بدانید هر چند که ممکن است بی اهمیت به نظر برسد. مقیاسهای رسمی و قوانین لیگ برای یک توپ بسکتبال شامل دورِ توپ، فشارِ باد و وزنِ توپ است. در برخی موارد، مواد یا سازنده نیز ممکن است مورد توجه قرار بگیرد.
اندازهها و مشخصات
انجمن ملی ورزشی دانشجویان (NCAA) - زنان
NCAA میگوید توپ بسکتبال استفاده شده برای مسابقهی زنان از اندازهی 6 است. دورِ توپی بین 5ر28 و 29 اینچ و وزنی بین 18 و 20 اونس دارد. هنگامی که از ارتفاع 6 فوت پرت شود، ارتفاعِ باز جهش آن باید بین 51 و 56 اینچ باشد.
انجمن ملی ورزشی دانش جویان (NCAA)- مردان
شرایطِ این انجمن در مقایسه با لیگ ملی بسکتبال (NBA) یا فدراسیون بین المللی بسکتبال (FIBA)، سخت نیست. توپ با اندازهی 7 برای مسابقات مردان، استاندارد است. دورِ توپ بین 5ر29 و 30 اینچ اندازه گیری میشود و دارای وزنی در بازهی20 و 22 اونس است. سر انجام، اگر از ارتفاع 6 فوت رها شود، یک جهش با ارتفاعِ 49 تا 54 اینچ باید وجود داشته باشد.
لیگ ملی بسکتبال
بسکتبال NBA در شروع توسط اسپالدینگ به وجود آمد و اندازهی رسمی برای مسابقات مردان باید با دورِ توپ 5ر29 اینچ باشد. وزنِ توپ 22 اونس بوده و میتواند با فشاری در بازهی 5ر7 تا 5ر8 سای باد شود. این توپها از چرمِ نارنجی با حروفِ سیاه ساخته شدهاند و در اندازهی 7 هستند. اندازه برای زنان کمی متفاوت است. باز هم، در حالی که در اکثر موارد توسط اسپالدینگ ساخته شده است، توپ زنانِNBA کوچکتر است (اندازهی 6). دور آن بین 5ر28 و 29 اینچ و وزن، بینِ 18 و 20 اونس رده بندی میشود. توپ میتواند بیشتر و تا حداکثر فشارِ 9 سای باد شود. توپ به طور متناوب از چرم نارنجی و سفید ساخته شده است.
کونگفو (به چینی: 功夫) یک اصطلاح مشهور چینی است که اغلب برای اشاره به هر یک از انواع هنرهای رزمی چینی ـ از جمله شکل مدرن آن ووشو ـ بکار میرود. معنای اصلی کونگ فو در زبان چینی تا حدی از آنچه که این روزها از این لغت برداشت میشود متفاوت است. کونگفو در اصل به معنای تخصص فرد در هر مهارتی - نه لزوماً رزمی- میباشد. تغییر معنایی این واژه احتمالاً به دلیل ترجمه نامناسب فیلمهای چینی اتفاق افتاده است.
واژه کونگفو از دو بخش «کونگ» یا «گونگ» (چینی: 功) به معنای کار، فعالیت، شایستگی یا دستاورد و «فو» (چینی: 夫) تشکیل میشود. «فو» در زبان چینی هم به معنی انسان است و هم پسوندی با معانی بسیار مختلف. اگر فو را در معنای اول آن در نظر بگیریم معنی کونگفو چیزی شبیه به «دستاورد انسان» خواهد بود و اگر آن را پسوند بدانیم معنای آن «فعالیت و تلاشی که با صرف زمان و انرژی قابل توجه به دست میآید» خواهد بود.
به این ترتیب «تمرین کونگفو» در اصل به معنی تمرین یک رشته رزمی نبوده است بلکه به فرایند کلی تمرینات بدنی و ذهنی یک شخص و آموزشها و تکامل مهارتهای او اشاره داشته است. حالا این مهارت ممکن است در زمینه یک هنر رزمی باشد یا هر مهارت دیگری در رشته های هنری، علمی و فنی مختلف. از سبک های ایرانی کونگ فو می توان به کونگ فو پرتوآ ، کونگ فو توآ و کونگ فو گرات سان اشاره کرد.
یک هنر رزمی ایرانی و یکی از سبکهای ورزش کونگفو است که بر بدن و روان سالمتر تاکید میکند.این ورزش با بهرهگیری از تجربهٔ استاد پروفسور ابراهیم میرزایی در زمینههای رشتههای مختلف رزمی و جنگهای چریکی، در سال ۱۳۵۱ بنیانگزاری پس از گذراندن مراحل آزمایش در باشگاه سرباز (پهلوی سابق) فعالیت رسمی خود را با تاسیس دانشکده انشاء تن و روان در سال ۱۳۵٢ آغاز نموده است. کونگفو توآ دارای هفت مایگاه (بخش) است که به غیر از مایگاه اول که به حرکات فیزیکی و فعالیتهای بدنی میپردازد، بقیه به جنبههای علمی، عرفانی و پزشکی در خصوص تن و روان اشاره دارد.اصول اساسی کونگفو توآ توسط ابراهیم میرزایی در کتابی به عنوان کاراته و ذن انتشار یافته است.
مار، جانوری خزنده، گوشتخوار، کشیده (دراز) و بدون پا است که به دلیل نداشتن پلک و گوش بیرونی میتوان آنها را از مارمولک بیپا جدا کرد. مارها جانورانی، خونسرد، از گروه آب پرده داران و مهرهدارانی است که بدنش از پولکهایی که با هم همپوشانی دارند، پوشیده شدهاست.
مار از ردهٔ خزندهچهرگان، زیرردهٔ دوکمانان، فرورده پولکسوسمارشکلان، بالاراستهٔ پولکخزندگان، راستهٔ پولکداران، زیرراستهٔ ماران (Serpentes) است.[۱]
بیشتر گونههای مار، جمجمه ای دارند که چندین مفصل بیشتر از اجداد مارمولکشان دارد. این جمجمه به آنها اجازه میدهد تا شکارهای بسیار بزرگتر از سرشان را با کمک آروارههایی که به شدت جابجایی پذیرند ببلعند. اندام درونی بدن مارها برای تطبیق بیشتر با بدن کشیده و درازشان، به گونهای است که عضوهای جفت در آنها مانند کلیهها به جای آنکه در دو سوی بدن باشد، یکی پس از دیگری قرار گرفته همچنین بیشتر آنها تنها یک شش دارند که کار میکند. برخی گونههای مار هنوز لگن خاصره دارند و یک جفت اندام بازماندهٔ ژنتیکی ناخن مانند در دو سوی پارگین آنها دیده میشود.
مارها غیر از قطب جنوب، برخی خشکیهای بزرگ مانند ایرلند و زلاندنو و بسیاری از جزیرههای کوچک اقیانوس اطلس و مرکز اقیانوس آرام در همهٔ قارهها زندگی میکنند.[۲] البته دریاماران در سراسر اقیانوس هند و آرام پراکنده شدهاند. تا کنون نزدیک به ۲۰ تیره از مار که شامل ۵۰۰ سرده و نزدیک به ۳۴۰۰ گونه است، شناسایی شده است.[۳][۴]
بزرگی طول مارها از ۱۰ سانتیمتر برای مار قلمی تا ۶٫۹۵ متر برای پایتون مشبک گسترده شدهاست.[۵] سنگوارهای از مار به نام تیتانوبوآ یافت شده است که ۱۳ متر طول داشته است.[۶] احتمالاً نسل مارها یا به مارمولکهای آبی یا به مارمولکهای زیرزمینی در دوران ژوراسیک با آخرین فسیل مربوط به ۱۴۳ تا ۱۶۷ میلیون سال پیش بازمیگردد.[۷] گوناگونی مارهای امروزی به نظر مربوط به دورهٔ پالئوسن در دورهٔ ۶۶ تا ۵۶ میلیون سال پیش است. قدیمیترین توصیفی که از یک مار پیدا شده مربوط به پاپیروس بروکلین است.
بیشتر مارها زهر ندارند آن دستهای که زهرآگین اند هم در درجهٔ نخست از آن برای شکار و کشتن طعمهٔ خود استفاده میکنند تا برای دفاع شخصی. برخی مارهای زهرآگین میتوانند باعث زخم شدید در انسان حتی مرگ شوند. مارهای بی زهر شکار خود را میتوانند زنده بخورند یا آن را نخست با پیچیدن به دور طعمه و فشردن میکشند سپس میخورند.
تِمساح یا کروکودیل جانوری است خزنده دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا میکند، اما همیشه در آب نمیماند و تخمهایش را در خشکی میگذارد. این حیوان دارای فک و دندانهای بسیار نیرومند است و به گروه چهاراندامان از تیره تمساحیان (Crocodylidae) تعلق دارد. این خزندهٔ آبی و خشکی بزرگ در سراسر مناطق استوایی آفریقا، آسیا، آمریکا و استرالیا زندگی میکند. تمساح مانند سایر موجودات ساکن در رودخانهها و دریاچهها و سرزمینهای مرطوب در آبهای شیرین و گاهی در آبهای کمی شور زندگی میکند.
تمساح واژه ای است که برای نامیدن انواع مختلف کروکودیل از جمله کایمن و الیگاتور استفاده میشود. در گذشته واژه نهنگ به جای تمساح استفاده میشد اما در قرن بیستم نهنگ به واژه ای برای نامیدن والها تبدیل شد و تمساح جای آن را در معنی کروکودیل گرفت. امروزه بسیاری از اوقات نام تمساح و سوسمار به جای یکدیگر استفاده میشوند در حالی که سوسمار نام گروه دیگری از خزندگان، دربرگیرنده مارمولک، بزمجه و... است که در زبان انگلیسی بدانlizard گفته میشود.
تمساح اغلب از مهرهداران دیگر مانند انواع ماهیها، خزندهها و پستانداران و بعضی وقتها از بیمهرگانی مانند صدفها و سختپوستان با توجه به گونههای خود تغذیه میکنند. تمساح شجره تاریخی دارد و از زمانهای دور وجود داشته و این اعتقاد وجود دارد که از زمان دایناسورها به این طرف تغییرات ناچیزی داشتهاست.
بهرغم سابقه ماقبل تاریخ، از انواع پیشرفته خزندگان هستند. برخلاف خزندگان دیگر، قلب چهار محفظهای، دیافراگم و قشر مغزی هوشمند دارد. سیستم صوتی خارجی تمساح، علائم زندگی آبی و خاکی و سبک زندگی دورهای دارد. تمساح دوزیست است. تمساح بدن خط دار ناصافی دارد و میتواند به سرعت و راحت در آب شنا کند و همچنین میتواند هنگام شنا پاهای خود را در کنارههای بدن خود جمع کند و با کاستن از مقاومت آب سریعتر شنا کند. تمساح پاهایی باانگشتان چسبیده بهم دارد، گرچه این پاها برای پا زدن در آب به کار نمیرود، اما این خصوصیت امکان برگشت سریع و حرکتهای ناگهانی را در آب را به او میدهد. در مسافتهای کوتاه، حتی بیرون از آب خیلی سریع میباشد. تمساح آروارههای فوق العاده قوی و دندانهای تیز برای گرفتن و پاره کردن گوشت دارد.
اگر دهان تمساح بسته نگهداشته شود نمیتواند آن را باز کند. بهمین دلیل برای مطالعه یا حمل و نقل تمساح، معمولاً آروارههای او را با نوارهای فلزی یا با بندهای لاستیکی بزرگ که از تایر و تیوب اتومبیل تهیه میشوند، میبندند. تمساح همچنین حرکات جانبی محدودی در گردن خود دارد.
گُرگِ خاکِستَری (نام علمی: Canis lupus) یا بطور خلاصه گرگ، از پستانداران گوشتخوار است. این حیوان بومی اوراسیا و آمریکای شمالی است و بیشترین پراکندگی جغرافیایی را در بین تمام اعضای خانواده سگسانان است. گرگ نیای وحشی سگ است. یعنی سگها از نسل نوعی گرگ هستند که بین ۱۸ تا ۳۲ هزار سال پیش اهلی شدند. ۳۷ زیرگونه از گرگ شناسایی شده که سگ اهلی، دینگو، گرگ خاوری، گرگ قرمز و گرگ ایرانی از جمله آنها هستند.
بیشتر گرگها به رنگ خاکستری با لکههایی از رنگهای دیگر هستند اما رنگهای سفید، سرخ، قهوهای و سیاه نیز در آنها دیده میشود. اندازه و وزن گرگها در نقاط مختلف بسیار متفاوت است. به این صورت که عموماً در عرضهای جغرافیایی بالاتر (مناطق شمالی) گرگها جثه بزرگتری دارند. گرگهای ایرانی از کوچکترین انواع گرگ با میانگین وزن حدود ۲۵ کیلوگرم هستند اما گرگهای آلاسکا و کانادا و شمال روسیه بسیار بزرگترند. گرگها در مقایسه با خویشاوندان نزدیک خود همچون شغال زرد و کایوت بیشتر برای شکار جانوران بزرگ تخصص یافتهاند. علاقه بیشتری به زندگی اجتماعی دارند و از زبان رفتاری غنی و پیچیدهای بهرهمند هستند.
هسته اصلی گروه اجتماعی گرگها از یک خانواده متشکل از زن و شوهر و فرزندانشان تشکیل میشود که معمولاً در قالب گلهای از چند خانواده زندگی میکنند. گرگ به طور کلی یک شکارچی رأس هرم غذایی محسوب میشود و فقط انسان و در برخی نقاط ببر توانایی شکار آن را دارند. غذای اصلی گرگها با شکار سمداران بزرگ مثل انواع گوسفند وحشی، بز وحشی، آهو و گوزن تأمین میشود اما گاهی به سراغ حیوانات کوچکتر، دامهای اهلی، لاشه و زبالههای انسانی هم میروند. هرچند بسیاری از انسانها از گرگ هراس دارند اما اغلب موارد حمله گرگ به انسان به گرگهای مبتلا به بیماری هاری مربوط میشود و حمله گرگهای سالم به انسان به ویژه انسانهای بالغ بسیار غیرعادی است.